آموزگار عشقم عباس
حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ، آموزگار بزرگ عشق و وفا، امیر ادب، الگوی بی بدیل شجاعت و مردانگی، رهروی راه رهبر، مجموعه ی حسن و گلدسته ای در گلستان جان افزای دین است. آن بزرگوار، آن چنان دل ها را به تسخیر درآورده است که با گذشت چهارده قرن، هنوز همه ی جانبازان آگاه جهان از شریعه ی معرفت او، زلال وفا می نوشند و درس ادب می آموزند؛ و با یاد و نام اوست که امان نامه های یزیدی را پاره می کنند و از کاخ های زرّین و سفره های رنگین، چشم می پوشند.
والا مرد
انسان ها در همه ی زمینه های وجودی، به شناخت قمر بنی هاشم نیاز دارند. نیاز به شناخت وجود کامل آن حضرت، ویژه ی جانبازان نیست، بلکه نیاز همه ی دلدادگان کوی دوست و آزاد مردان جهان است. عباس علیه السلام بصیرتی نافذ و ایمانی استوار داشت. او در رکاب برادرش، امام حسین علیه السلام جهاد کرد و به افتخار شهادت دست یافت. عباس علیه السلام بزرگ مردی است که از دیروزش برای فردایش توشه گرفت و در راه برادر جانبازی کرد.
اسوه های جانبازی
نخستین جانباز اسلام، وجود مبارک پیام آور مهر و دین، رسول امین، حضرت خاتم الانبیاء، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است؛ هم او که دندان های مبارکش را با پرتاب سنگ خشونت شکستند. در مرتبه ی پس از آن، امیرمؤمنان، ولی خدا حضرت علی علیه السلام قرار دارد؛ بزرگ مردی که سراسر پیکرش، زخم دار دشمنان دین و دانش و عدالت بود. در مرتبه ی دیگر، اسوه ی زنان جهان، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام قرار دارد؛ همان بانوی بهشتی که در خط ولایت و رهبری همواره جانبازی کرد و از هیچ کوششی فروگذار نکرد. همان شفیعه ی روز جزا که هنوز تاریخ بر مقام عصمت و عفت وی رشک می برد و شرمنده ی جفا و بی مهری های ناسپاسان نسبت به ساحت مقدس اوست.
کلام امام خمینی(ره)
میزان در انسان معنویت است. کوشش کنید که خودتان را با محتوا کنید. معنویت ایجاد کنید و از این هیچ باکی نداشته باشید که انسان دست ندارد، پا ندارد، چشم ندارد. در روایت آمده است که بعضی از انبیا بودند که چشم نداشتند و پا هم نداشتند. سعادت به داشتن دست و پا نیست و به داشتن مال نیست. سعادت یک امری است که مربوط به روح است. مربوط به قلب انسان است. شما بچه های عزیز من که روح تان سالم، قلب تان پاک است و ان شاءاللّه بر مبنای ایمان و تواصی به برّ و حق رشد می کنید، شما سعادت مندید و من از خدای تبارک و تعالی، سعادت همگی را می خواهم.
جانبازان در کلام امام(ره)
حضرت امام خمینی(ره)، جانبازان را مایه ی افتخار و سربلندی ملت ایران دانسته است. ایشان ارادت قلبی خویش را نسبت به این قشر فداکار و ایثارگر، این گونه ابراز می دارد: «سلام بر عزیزان ما که در راه عزّت اسلام و عظمت کشور اسلامی به پاخاستند و در راه دفاع از میهن، معلول و مجروح شدید و برای خودتان، مایه ی افتخار و برای ملت بزرگ تان، هم مایه ی تأسف و هم سربلندی شدید. درود بر شما جانبازان و مصدومان که اعضا و سلامت خود را در راه اعتلای قرآن کریم از دست داده اید. ملت شریف و اسلام بزرگ هیچ گاه شما عزیزان را از یاد نمی برد. درود بر خواهران و برادران مصدوم و معلول که شجاعانه در راه حق و پیروزی، قیام و فداکاری کردند و ملت را در جهان سرافراز کردند. این جانب، تقدیر و تشکر و دعای خالصانه ام را به شما عزیزان اهدا می کنم و از خداوند متعال، سلامت و سعادت و بهبودی شما فرزندان اسلام را خواهانم».
وظیفه ی خانواده ی جانباز
صبر و بردباری خانواده ی معظم جانبازان، جلوه ای از محبت الهی در دل های با ایمان است. خانواده ی جانبازان باید با صبر و بردباری در برابر مشکلات، شایستگی استمرار لطف الهی را برای خود همواره حفظ کنند و با رعایت شؤون جانبازی در پندار، گفتار و کردار، الگوی دیگر افراد جامعه ی اسلامی باشند.
حفظ ارتباط با جانبازان
بی تردید، در صورت وجود ارتباط محکم و جمعی میان مردم و جانبازان، مشکلات آنان تا اندازه ی زیادی برطرف خواهد شد. رفت و آمدها و مباحث و جلسه های دینی، جانبازی را که دیروز با دست و پاهای نیرومند خود، جهان را به حیرت واداشت و امروز در فقدان آن ها، دچار سختی است، به زندگی دل گرم تر می سازد و او را در رسیدن به هدف نهایی، ثابت قدم تر خواهد کرد.
آشنا ساختن نوجوانان با فرهنگ جانبازی
آشنا ساختن نوجوانان و جوانان با فرهنگ غرور آفرین جانبازی، یکی از وظیفه های مشترک دولت و مردم است. این مهم، به عزم ملی نیاز دارد تا بتوانیم آن را به این نسل پویا و کارآمد در جامعه منتقل کنیم. آری، این جاست که وظیفه ی خطیر پدران و مادران و مربیان و آموزگاران آشکار می گردد. آنان باید دست به دست هم دهند و نگذارند این احساس غرور و عزت اسلامی با گذشت زمان از دل ها و خاطره ها محو گردد. باید بکوشیم این ایثارگری و جانبازی که نسل پر خروش انقلاب، آن را از جانبازان صدر اسلام فرا گرفت و از آن، اکسیری اعجاب انگیز برای احیای شکوه و عزت تاریخی اسلام ساخت، در جامعه زنده بماند.