سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هشت سال عشق
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 93 مرداد 29 توسط افسون.تقدیم به همه ی آن هایی که (عند ربهم یرزقون) هستند

السلام علیک یا اباعبدالله،
ای معنی انسانیت در زمین و زمان،
ای که به ما درس دادی و چه درسی!
درس خوب زیستن و خوب مردن،
ای نور، ای روشنی، ای چراغ فروزان بر مناره تاریخ همه عصرها و همه نسلها.
امت تو از نزدیک به تو لبیک می‌گویند.
مگر نه این است که تو بودی که ما را به حرکت کمالی خود درس انسان بودن و انسان زیستن و انسانی مردن آموختی؟
آری، ما آموختیم درس تو را و به سویت حرکت کردیم تا به سویت بیاییم.
اگر جسممان نرسید روحمان را به سوی خود بخوان
که به تو مشتاقانه می‌نگریم
و از تو می‌خواهیم که ما را به شاگردی خود قبول کنی و نزد پروردگار توانا شفاعت نمایی

پ.ن:
بخشی از وصیت نامه ی شهید محمد عیدی




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 93 مرداد 27 توسط افسون.تقدیم به همه ی آن هایی که (عند ربهم یرزقون) هستند

اما تو ای همسرم،
بیش از هرکس دیگر آگاه هستی که چقدر به این راه عشق می‌ورزیدم
و خوب می‌دانی که منتهای آرزوی من همین بود،
و اگر امروز من توانسته‌ام در این موقعیت قراربگیرم با درک و آگاهی تو نسبت به این مسئله بوده است.
و خوب می‌دانم که بعد از من،
رسالت زینب‌گونة خود را به
خوبی ادا خواهی کرد
و فرزندمان را با تربیت صحیح در این راه پرورش خواهی داد
و به او خواهی گفت که آرمان پدر چه بود،
همیشه بودن با تو، باعث افتخار من بود‌هاست.
تو خود نیز معلمی بودی برای من
تا دریابم سعادت در این راه است،
لذا می‌دانم که بعد از من صبور و شکیبا خواهی بود
و به دیگران تو آرامش خواهی داد...

پ.ن:
بخشی از وصیت نامه ی شهید سید مرتضی طباطبایی ابراهیمی




نوشته شده در تاریخ شنبه 93 مرداد 18 توسط افسون.تقدیم به همه ی آن هایی که (عند ربهم یرزقون) هستند

می خواستم بزرگ بشم
درس بخونم
مهندس بشم
خاکمو آباد کنم
زن بگیرم
مادر پدرمو ببرم کربلا
دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک
تو راه مدرسه با هم حرف بزنیم
خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم
خب نشد...
باید می رفتم از مادرم و پدرم و خاکم و ناموسم و دخترم دفاع کنم
رفتم که دروغ نباشه
احترام کم نشه
همدیگرو درک کنیم
ریا از بین بره
دیگه توهین نباشه
محتاج کسی نباشیم...

پ.ن:
بخشی از وصیت نامه ی شهید کاظم مهدی زاده تخریب چی عملیات کربلای یک.

پ.ن2:
خیلیا آرزوشونو پشت سنگر جا گذاشتن
شده از خودت بپرسی مگه اونا دل نداشتن...




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 93 مرداد 16 توسط افسون.تقدیم به همه ی آن هایی که (عند ربهم یرزقون) هستند

از شهید بابایی پرسیدند: عباس جان چه خبر؟؟ چکار میکنی؟؟
گفت: به نگهبانی دل مشغولم که غیر خدا وارد نشود...




نوشته شده در تاریخ شنبه 93 مرداد 4 توسط افسون.تقدیم به همه ی آن هایی که (عند ربهم یرزقون) هستند

آن هشت سال سال هاست که تمام شده
اما به برکتش
هنوز هم عده ای موجی اند
و عده ای موج سوار...




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 93 مرداد 1 توسط افسون.تقدیم به همه ی آن هایی که (عند ربهم یرزقون) هستند

می شود خداوند را سوگند داد به آن چه که نمی شود از آن گذشت

خداوندا
تو را به یاس و ناامیدی عباس در دشت کربلا قسم
تو را به شرم عباس از نرساندن آب به برادرزاده هایش قسم
حواست به ما باشد...




قالب وبلاگ